برای مردن لازم نیست قلبت از کار بیفته و بدنت سرد بشه؛ وقتی رویا و آرزو و خیالاتت خاکستری میشه و میسوزه، میمیری.
خیال میکردم یه روز همهچیز خوب میشه و رنگها بر میگردند اما خیال خام بود و هیچوقت نشد حالا بیست و یک سال حسرت و خاطرات خاکستری.
کاش قبل از پدر و مادر شدن از آدمبزرگها امتحان صلاحیت میگرفتند
درباره این سایت